اشعار علی توکلی.شعر امروز رسالتی برای آیندگان |
میلاد شاعر از غم است...
امـشــب دوباره شـاعرِِغـمگـین من ببار شـایـد خدا به پاس تو طــوفان به پا کند بایـد نـسـیم اشــک تو تا قــلـب او رسد شـــاید برای مــرگ تو یـارت دعا کند
یک شعرازتمام وجودش نصیب توست ســهمی که از عـذاب فراتـر نمــی رود بـگــذار دوزخـی شـود احساس پاک تو وقــتی کــه از نــقاب فـراتر نمـی رود
دیوانِ غم برای توشب ـ گریه می کند تا هرغزل به روز تو صد مثنوی شود آخربه نرخ درد؛به تاریخ ،غم فروخت قــلبی کـه حـکم کرد دلم مـنـزوی شود!
اندوه تلخِ شب که به کابوسِ روزتوست میلاد آن ستاره ی ناقص نبوده است!؟ حالا برای شاعرغمها شدن بس است چشمی که از فضای دلت غم زدوده است
امشب که بازشعرغم انگیزتر شده ست در آسمان سکوت عجــیـبی شـنـیده ای آن بـیت اوّلم کـه به آخر رســیـده بود... ...آن شاعری که بازبه آخر رسیده ای
علی توکلی نظرات شما عزیزان: درود میخواستم بگم لذت بردم اما نمیشه گفتغم خوردن دیگران لذت بخشه... موفق باشین ![]() [ جمعه 9 فروردين 1392برچسب:شعر جدید از علی توکلی, ] [ 17:7 ] [ علی توکلی ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |